قرآن
بسم الله الرحمن الحیم
(( و ننزل من القرآن ما هو شفاء)) (سوره اسراء، آیه 82))
امیرالمومنین علی (ع): قرآن، نوریست که هیچ تیرگیی درآن نیست. ( نهج البلاغه خطبه 198)
وقتی که از قرآن صحبت می کنیم، صحبت از یک کتاب معمولی نیست. صحبت از کتابیست که هیچ هماوردی را برایش نمی توان فرض کرد. زیرا قرآن کلام خداییست که هم برتر از تمام موجودات است، در تمام امور و هم بر تمام ابعاد وجودی موجودات و نیاز های آنان احاطه کامل دارد و بدین خاطر کلام او نیز پاسخگوی تمام نیازهای موجودات و در راس آنها انسان است و چون فرستندهی این کتاب، قادر و حکیم است، باطل را در قرآن راهی نیست.
قرآن دارای دو خصوصیت مهم است:
1) با زبان ((فطرت)) حرف میزند
2) همگان به معارفش نیاز مندند
قرآن مخاطبش فطرت انسانهاست و این باعث میشود که هرآنکس که با قرآن برخورد میکند، بتواند با قرآن ارتباط برقرار کند و لازم نباشد انسان حتما دارای فرهنگی خاص باشد تا بتواند اسرارقرآن را درک کند. وقتی تاریخ صدر اسلام را از منابع اصیل اسلامی مطالعه کنید می بینید که همین فطری بودن زبان قرآن باعث میشود انسانهایی از ملل مختلف، در اطراف نبی مکرم اسلام (ص) جمع بشوند و جامعهای توحیدی و دارای فضائل اخلاقی را تشکیل بدهند.
مساله مهم برای ما معارف قرآن است، امری که بشر امروز که تمام راههای اومانیستی را امتحان کرده و شکست خورده، بشدت به آن نیازمند است. وقتی به قرآن مراجعه می کنیم با کتابی که دارای هندسهی معارف است مواجه می شویم. کتابی که در آن معارف مو رد نیاز بشر هرکدام نه تنها آمده بلکه دقیقا در جای خود، در هندسه معارف گنجانده شده و وقتی به قرآن در حد توان خودمان اشراف پیدا می کنیم می بینیم که در این کتاب نه تنهاهیچ آیهای بیهوده نیامده، بلکه قسمتی از ساختمان معارف الهی است و یک نکتهی جالب توجه اینجا این است که اکثر اوقات در قرآن، یک یا چند آیه دارای کاربردهای مختلف هستند به عنوان مثال بعضی آیات هم کاربرد عقائدی دارند و هم کاربرد تربیتی که برای مثال میتوان به آیات سوره مبارکه مریم، اشاره کرد. دراین سوره خداوند متعال الگویی را برای زنان عالم به نام مریم (س) معرفی میکند که این خود امری مهم در تربیت است و هم شبهات را از وجود مبارک ایشان دفع می کند که به نحوی میتوان گفت بحث اعتقادی هم هست.
نکته مهم دیگر این است که قرآن، در آیات مختلف خود حتی به نیازهای دنیوی انسان _ انسان در تمام اعصار_ پاسخ میدهد _ نیازهایی مانند اقتصاد، سیاست، روانشانسی، تربیت و..._و فقط به فکر جهان آخرت او نیست. ولی انسان را در حد یک موجود معمولی نگه نمیدارد و به او رشد فکری هم میدهد و روح و روان او را نیز می سازد. امیر المومنین علی (ع) فرمود: به فهم عمیق آن (قرآن) دست یابید که آن مایهی خرمی دلهاست.
وقتی که در قرآن تفقه کنیم می بینیم که تمام امور لازم برای رسیدن بشر به تعالی در این کتاب شریف ذکر شده به نحوی که خود قرآن می فرماید: ((لا رطب ولا یابس الا فی کتاب مبین)) ( سوره انعام، آیه 59)
انسانی که دائما در حال صیرورت است و چارهای جزاین ندارد که یا پیشرفت کند یا پسرفت و فطرتا متمایل به پیشرفت است، قاعدتا محتاج نقشه راهنما و نوریست که اورا به سوی سعادت رهنمون گردد. در این بین عقل میگوید که اگر خدایی که برخی صفاتش را ذکر کردیم، نقشه راهنمایی را برای انسان فرستاده باید از آن پیروی کنیم، زیرا که او دارای شناخت کامل از هستیست، شناختی که ما بخاطر محدود بودنمان از ان محرومیم و طبق شهادت تاریخ، این نقشه راه همان قرآن است.