ولایتمداری حضرت زهرا(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
(السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّة
شخصیت حضرت زهرا (س) نمونهی یک شخصیت کامل و جامع الاطراف است. شخصیتی که ملائک الهی خطاب به ایشان می فرمایند: ((ای فاطمه خداوند تو را برگزیده و از همه پلیدیها پاک نموده وبر زنان عالمیان برتری داده)) (بحار الانوار/ج۴۳/ص۲۴)
مقام معظم رهبری در رابطه با ایشان میفرمایند: ((او همپایه و هم سنگ امیرالمومنین است.)) (۲۶/۱۰/۱۳۶۸)
این شخصیت کامل دارای ابعاد و نشانه های مختلفیست. و میتوان گفت که ذات اقدس اله ایشان را الگوی کاملی برای رشد وتعالی بشر قرار داده که لازمه ی صعود بشر به مراتب تعالی الهی ، الگو گیری و پیروی از ایشان است. این الگوی جامع دارای شاخصههای متفاوتی است چه در عرصه ی زندگی فردی و خانوادگی و چه در عرصه ی زندگی اجتماعی . نکتهی مهم در رابطه با این شخصیت بزرگ این است که میزان در زندگی او ولی خدا، یعنی اول رسول الله (ص) و بعد از ایشان امیرالمومنین (ع)، است.
منظور از ولایت، مقام رهبری و سرپرستی است. ولایتی که بر کل هستی جاری و ساریست. حضرت زهرا (س) بنا بر نص صریح قرآن وجودشان از هرگونه رجسی ، بری و طاهر است و لازمه ی این طهارت از رجس و نا پاکی اطاعت از امر ذات اقدس اله است که ولایت رسول الله (ص) و ولایت امیرالمومنین (ع)را در آیه ی ولایت، در کنار ولایت و سرپرستی خودش قرار داده. وقتی که ولایت این دو نور پاک، در کنار ولایت خداوند باری تعالی قرار گرفت، بالتبع همانگونه که اطاعت از خداوند باری تعالی واجب است اطاعت از آنان نیز واجب میگردد.
زندگانی مبارک حضرت زهرا (س) را به نحوی میتوان به دو دوران تقسیم کرد. اول دوران زندگانی رسول الله (ص). دوم ایام بعد از شهادت رسول الله (ص) تا شهادت خود حضرت زهرا (س).
در زمان رسول الله (ص) چه در مکه و چه در مدینه، ایشان در پشت جبهه نقشی فعال را ایفا میکنند که هرجا لازم است حضور،خدمت، کار، تلاش و مجاهدت پررنگشان حس میشود. که نمونهی بارز آن در مکه، در قضیهی شعب ابی طالب است. در آن دوران که رسول الله (ص) در یک محاصرهی سخت قرار گرفته اند و دو پشتیبان مهم خود یعنی حضرت ابوطالب (ع) و حضرت خدیجه (س) را از دست داده اند در اینجا ایشان هم مشاور و هم پرستار رسول الله (ص) است، که کنیه ی (( ام ابیها)) از همین جا نشات میگیرد.
در مدینه هم این مجاهدت ها در عرصههای
مختلف مانند پشتیبانی از غزوات رسول الله (ص) و سرایای ایشان ادامه پیدا
میکند. هرجایی که ایشان باید باشد در یاری رسول الله (ص) و اسلام، هست.
در ایام بعد از رسول الله (ص) آزمایش سختی پیش آمد. گروهی از مردم ولی خدا
امیر المومنین علی (ع) را که ولایتش در موارد مختلفی در قرآن و احادیث رسول
الله (ص) ابلاغ شده بود نه تنها تنها گذاشتند بلکه خلافتش را نیز غصب
کردند. و به توطئه بر علیه او پرداختند. در این فضا بود که فاطمه ی زهرا
(س) به یاری امیر المومنین (ع) شتافت، که قضایای کوچهی بنی هاشم، خطبهی
فدکیه، فدک و… تنها مواردی از اینهاست.
در ایام بعد از رسول الله (ص) جامعه ی اسلامی جامعه ایست فتنه زده و غبار
آلود که نیاز به روشنگری و اتمام حجت دارد. در این فضا ایشان به یاری امام
خود میشتابد و به روشنگری میپردازد. که این روشنگری موارد مختلفی را شامل
میشود. ونکته مهم در اینجا این است که فاطمه زهرا (س) در اینجا نه افراط
میکند و نه تفریط بلکه دقیقا پشت سر امام زمان خود یعنی امیرالمومنین (ع)
حرکت میکند.
یکی از این موارد روشنگری همان ماجرای کوچهی بنی هاشم است که در جریان
هجمه به بیت امیر المومنین (ع) ایشان به صحبت با مهاجم و ایستادگی در برابر
او می پردازد و با این ایستادگی حجت را بر جامعهی اسلامی تمام میکند که
فاطمه (س) که تنها یادگار رسول الله (ص) و پاره ی تن اوست و غضبش موجب غضب
خداست و رضایش موجب رضای او، نه تنها به این جریان راضی نیست، بلکه با
تمام قدرت در مقابل آن ایستاده.
مورد دیگر، خطبهی فدکیهی حضرت زهرا (س) است. ایشان وارد مسجد پیغمبر اکرم
(ص) میشوند و در حضور اصحاب رسول الله (ص) به ایراد سخن میپردازند و با
سخنان خود به روشنگری و مبارزه با جریان انحراف در جهان اسلام
میپردازد.(بیت الاحزان ص ۲۱۰)
نکتهی مهم دیگر در ولایت مداری حضرت زهرا (س) در این ایام این است که
عملکرد ایشان به گونه ای است که دشمن در حرکتش بسوی اهدافش ایشان را مانع
بزرگی بر سر راه خود میبیند. مانعی که به هیچ وجه حاضر به کوتاه آمدن از
اصول الهی خود و تنها گذاشتن ولی خود نیست.
به عنوان مثال میتوان از جریان غصب فدک نام برد. جریان انحرافی معاند نسبت
به امیر المومنین (ع) برای ترد مردم از اطراف ایشان اقدام به غصب فدک کرد.
فدک ملکی بود که رسول الله (ص) در زمان حیات مبارکشان به دخت گرامیشان
بخشیده بودند. هنگامی که حضرت زهرا (س) از غصب فدک مطلع گردیدند اقدام به
محاجه با خلیفه ی اول نمودند تا این منبع اقتصادی مهم را باز پس گرفته و از
عوائد آن در جهت یاری امیر المومنین (ع) استفاده نمایند. تاریخ کیفیت بحث
بین حضرت زهرا (س) و خلیفه ی اول را ثبت و ضبط نموده.
وقتی که ایشان میبینند که مردم به یاری ولی خویش یعنی امیر المومنین (ع) بر نمیخیزند و جریان معاند انحرافی، اقدام به هم برخورد سخت و هم برخورد نرم با جریان اصیل اسلامی که بعد از رسول الله (ص) ولی و رهبرش به امر خداوند باری تعالی امیر المومنین (ع) است نموده، پشت سر امام زمان خویش که امیر المومنین (ع) شخصا وارد صحنه ی مبارزه با انحراف میشود و آنچنان محکم پشت ولی خود می ایستد و مقاومت میکند که نه تنها مردم عصر ایشان بلک تمام تاریخ میفهمد که پاره تن رسول الله (ص) امامش علی (ع) است نه دیگری.
جالب است متذکر شویم که این جریان مقاومت
ایشان پشت سر ولی زمان نه تنها تا لحظات آخر عمر مبارک دنیوی ایشان بلکه
بعد از شهادت ایشان هم ادامه پیدا میکند. آنجا که خطاب به امیر المومنین
(ع) وصیت میکند که هیچیک از آنان که به او ظلم و ستم روا داشته و حقش را
غصب کردند و همچنین پیروان آنان در تشیع جنازهاش حاضر نشود و نماز نخواند
و کسی از قبرش آگاه نگردد. (بیت الاحزان ص ۲۶۸ و ۲۶۹) که این اقدام ایشان
برای همیشه تاریخ این سوال را ایجاد میکرد که مگر بعد از رسول خدا (ص) چه
اتفاقی در جامعهی اسلامی رخ داده که تنها دختر رسول الله (ص) که بعد از
ایشان مانده و رسول خدا (ص) انقدر به او احترام میگذاشتند چنین وصیتی
نموده.
این مرور مختصر زندگانی حضرت زهرا (س) نشان دهندهی این است که ایشان که
پرورش یافتهی رسول الله (ص) است نه تنها در زندگی خویش هیچ افراط و تفریطی
نداشته اند بلکه همیشه پشتیبان ولی زمان خویش _ چه رسول الله (ص) و چه بعد
از ایشان امیر المومنین (ع) _ و مطیع او بوده اند و در این راه منیت و خود
بینی کمتر از ذره ای و کوتاه تر از آنی در این وجود مبارک نه تنها نیست،
بلکه او در تمام دوران حیات طاهرش میبیند خواست ولی خدا چیست و دقیقا همان
را به انجام میرساند.
امید که ما نیز از این اسوه و الگوی ولایت مداری درس گرفته و پیرو امام
زمان (عج) و نائب او در زمان غیبت باشیم که پیروی از ولی فقیه زمان همان
پیروی از حضرت حجت (عج) است.
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: هیچ چشمی وهیچ اشکی نزد خدا محبوب تر از چشمی که بر امام حسین گریه می کند، نیست؛ و هیچ گریه کننده ای براو گریه نمی کند، مگر اینکه با فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تقرب و پیوند برقرار کرده و او را شادمان می گرداند، و نیز با رسول الله پیوند برقرار و حق ما را ادا کرده باشد؛
و هیچ بنده ای محشور نمی شود مگراینکه چشمانش گریان باشد، به جز گریه کنندگان بر جدّم حسین (علیه السلام) که همانا محشور می شوند در حالیکه چشمانشان روشن است و بشارت به بدرقه شان می آید و شادی از صورتشان نمایان است و در حالی که خلایق در هول و هراس و در معرض حسابند، آنها در امانند و زیر عرش هم صحبت حسین اند (و هم حداث الحسین ) و در سایه عرش از بدی روز حساب بیم ناک نیستند.
به آنها گفته می شود که وارد بهشت شوید، اما آنها ابا می کنند و همنشینی و همصحبتی با او را ترجیح می دهند؛ سپس حوریان و غلامان بهشتی در پی آنها فرستاده می شوند و به آنها می گویند که ما مشتاق شماییم؛ اما ایشان حتی سرهایشان را برای دیدن آنها بلند نمی کنند! بخاطر شادی و سروری که از مجالست با حسین (علیه السلام) درک کرده و چشیده اندحاجی دعا کنید که محتاجم